تورا با جان خود هردم نفس دادم
غرورم را به احساس تو پس دادم
منم جامانده از خورشید فردایم.
نمیدانی جـگر سوزانـده شبهایـم
سکوت افتاده بر ختمِ سـوالاتـم
همـی دانم مـنم کـه بـی مبالاتـم
هـوای جـز هـوای تـو به سر دارم
و از شهر خیال تو منم عزم سفر دارم
https://telegram.me/vamooche
شاعر آبملخ...برچسب : نویسنده : moosavialia بازدید : 31