شوق تمنا

ساخت وبلاگ
دل سوخته ی تَعرفهء عشقِ نهانم
بی پرده سخن واکنم ای راحتِ جانم

آن روز که چشمم به حیای نگهت بود
ما بینِ منو دیگرِ من فاصله افــزرود

جان در کفِ جان بود و تَنم شوقِ تمنا
سربسته زبان بود و دلم زخمِ تَسلا

مشتاقترین بودم از آن لحضه ی دیدار
گم گشته خود گشتم و دل در تو پدیدار

افسونم و افسوس از این رسم زمان بود
 احساس ِ تو بهر دگری دل نگران بـود

 علی رضا موسوی
https://telegram.me/vamooche

شاعر آبملخ...
ما را در سایت شاعر آبملخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moosavialia بازدید : 97 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1396 ساعت: 12:06